Wednesday, June 16, 2010
موسوی در نقش اسب تروای رژیم
موسوی در نقش اسب تروای رژیم:ظاهراً رژیم از داشتن چنین رهبر مخالفی که تحت پوشش مبارزه مسالمت آمیز از اوج گیری قیام آزادی خواهی ایران جلوگیری و تداوم حاکمیت ضد خلقی را تضمین کند حد اکثر استفاده را میبرد.اینجاست که موسوی را در خوش بینانهترین حالت میتوان فردی توصیف کرد که ناخواسته به عنوان یک کاتالیزر در جهت کانالیزه کردن اعتراض و نارضایتی عمومی و هدایت جنبش در مسیری آرام و مداراگر با رژیم با استفاده از تجربه پروزه موفق اصلاحات خاتمی که توانست ۸ سال به عمر رژیم بیفزاید،عمل میکند و مانع از فروپاشی نظام آخوندی میگردد. و چه بهتر از این برای رژیمی که در روز عاشورا در آستانه سرنگونی پیش رفت.سیر تحولات و مطالعه بیانیههای موسوی بویژه در ۲۲ بهمن و ۲۲ خرداد تأییدی بر این نظر میتواند باشد.البته آقای موسوی به روشنی از تعهد به حفظ نظام جمهوری اسلامی و بازگشت به اصول قانون اساسی سخن میگوید اما با این تفاصیل که انحرافات پدید آمده را اصلاح کند و همین هم خود به بودن یک پروزه جدید شهادت میدهد.دیگر هیچ شکی نیست که نظام ولایت فقیه به آخر عمر خود رسیده و در چنین شرایطی استفاده از این پتانسیل قوی اعتراضی و هدایت آن در جهت بقای آخوندها ولو با ایجاد تغییراتی هر چند دردناک ولی گمراه کننده در نهایت به سود رژیم تمام خواهد شد.اما ما نیروهای سرنگونی طلب در این شرایط میبایست با پر رنگ کردن شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه پیکان تیز حمله را مستقیماً به سوی بنیاد این سیستم ارتجاعی نشانه رفته و آن را به عنوان معیاری جهت تشخیص مبارزان واقعی و مهره های نفوذی رژیم به کار برد.باید با روشنگری و گسترش فعالیتهای خود در جامعه این ترفند جدید را هم ناکام گذاشت و از دیگر سؤ ما چاره ای جز تشکیل یک ائتلاف گسترده و به دست گرفتن ابتکار عمل در مقابله با رژیم آخوندی نداریم.